قواعد ارث در کشور ما امری است یعنی جای چانهزدن و اما و اگر در آن نیست. با فوت هر شخص اموال او به وارثان او به ارث میرسد. اما برای اینکه مالکیت وارثان بر ورثه کامل شود باید مراحل و مسیری طی شود.
ترکه به چه معناست؟
مفهوم دارایی، به معنی شایستگی و امتیاز دارا شدن حقوق و تکالیف مالی، یکی از ویژگیهای مربوط به شخصیت انسان است که با تولد شخص به وجود میآید و با فوت وی از بین میرود. پس از فوت شخص، دارایی در مفهومی که ذکر شد، از بین میرود و صرفا اجزای مثبت و منفی دارایی باقی میماند که پس از فوت متوفی، ترکه نامیده میشود. به عبارت دیگر، دارایی شخص پس از فوت از بین میرود و فقط اجزای دارایی در فرض وجود به ورثه منتقل میشود.
از لحاظ حقوقی منظور از ماترک، اموالی است که حین الفوت متوفی جزو دارایی و در مالکیت وی بوده است هرچند که پس از فوت متوفی تا زمان تقسیم ترکه تلف شود؛ با این وصف مطالبات متوفی، هر چند این مطالبات از ورثه باشد و به موجب مالکیت مافیالذمه یا تهاتر پرداخت شود، جزو داراییهای متوفی محسوب میشود؛ لکن غرامات ناشی از فوت متوفی که بعد از فوت مورث تحقق مییابد، مشمول نهاد حقوقی ماترک نبوده و از مقررات مربوط به آن پیروی نمیکند. البته حکم دیه از این قاعده مستثناست؛ طبق فتوای فقها، دیه از حیث اینکه سبب ایجاد حق در زمان مورث شده و همچنین با توجه به اینکه ماهیت کیفری دیه بر جنبه مدنی آن غلبه دارد، به عنوان اجزا ماترک تلقی میشود.
تقسیم ترکه از حیث قانونی، مستلزم انجام مقدماتی است؛ مطابق ماده 867 و 868 قانون مدنی مالکیت ورثه نسبت به ماترک بعد از فوت متوفی به صورت قهری حاصل میشود و استقرار آن منوط به پرداخت حقوق و دیونی است که به ترکه تعلق میگیرد.
در نتیجه صرف نظر از اینکه قبل از تقسیم ترکه، قاعدتا بایستی انحصار وراثت صورت پذیرد و اسامی وراث و سهم هر یک مطابق مقررات قانونی مشخص شود، به منظور تقسیم ترکه و وارد شدن آن به دارایی وراث، پس از تعیین مقدار ترکه و عنداللزوم اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ ترکه و منع وراث از دخل و تصرف در آن (مهر و موم ترکه) باید حقوق و دیونی که به ترکه تعلق گرفته از آن برداشته شود.
ترکه تا قبل از تصفیه و تقسیم بین وراث در مالکیت چه کسانی قرار دارد؟
در این خصوص نظریات مختلفی مطرح شده است. وراث ملزم به پذیرش ترکه نیستند؛ ولی چه در صورت قبول ترکه و چه در صورت رد آن، پس از تصفیه ترکه نوبت به تقسیم ترکه بین وراث میرسد.
تحریر ترکه به چه ترتیبی است؟
وراث و نمایندگان قانونی آنان و وصی میتوانند برای تعیین میزان و مقدار ترکه، از مقام قضایی تحریر ترکه را درخواست کند. در این صورت بعد از دعوت اشخاص ذینفع و آگهی تعیین وقت که از یکماه نباید کمتر و از سه ماه نباید بیشتر باشد، منتشر میشود. غیبت اشخاصی که برای تحریر ترکه یا مهروموم ترکه احضار شدهاند مانع از تحریر ترکه نیست. هرگاه ترکه متعلق حقوق عمومی قرار بگیرد یا غایب یا محجوری در بین وراث باشد یا وارث متوفی معلوم نباشد، امین یا قیم ملزم است درخواست تحریر ترکه را از مرجع ذیصلاح کند.
درخواست تحریر ترکه از جانب چه کسانی باید مطرح شود؟
درخواست تحریر ترکه اقدامی تامینی و تابع قانون امور حسبی است و دارای ویژگی دعاوی ترافعی نیست بنابراین درخواست تحریر ترکه از جانب طلبکاران، موصیله و سایر اشخاص پذیرفته نمیشود و این اشخاص صرفا میتوانند برای حفظ حقوق خود، از مقام قضایی درخواست مهر و موم ترکه کنند اما درخواست تحریر ترکه از آنان پذیرفته نمیشود، چراکه در مهروموم ترکه از ترکه نیز صورتبرداری میشود؛ لذا تحریر ترکه بعد از مهروموم آن بیهوده است.در مدت تحریر ترکه، هرگونه تصرف در ماترک ممنوع است، مگر تصرفاتی که برای اداره و حفاظت ترکه لازم است و همچنین عملیات اجرایی راجع به بدهی متوفی، دعاوی راجع به ترکه یا بدهی متوفی در مدت تحریر ترکه معلق میشود و مرور زمان نسبت به مطالبات متوفی در مدت تحریر ترکه توقیف میشود.
در برخی موارد وراث مشخص نیستند؛ در این شرایط چگونه عمل میشود؟
در صورتی که وارث متوفی معلوم نباشد، برای ترکه مدیر ترکه تعیین میشود. اگر از تاریخ تحریر ترکه تا 10 سال وراث متوفی معلوم شود ترکه به او داده میشود و پس از این مدت هر ادعایی نسبت به ترکه از هیچکس پذیرفته نمیشود. چنانچه قبل از این مدت شخصی هر نوع ادعایی نسبت به ترکه داشته باشد، حسب مورد باید دعوای خود را علیه مدیر ترکه یا دادستان مطرح کند.
مهروموم ترکه یعنی چه؟
از لحاظ حقوقی، مهروموم ترکه عبارت است از اقدامی که توسط مراجع قضایی صورت میگیرد، تا ورثه از هرگونه استفاده و دخل و تصرف در ترکه ممنوع شوند و این امر به منظور حفظ و نگهداری از ترکه انجام
میگیرد.
مهروموم ترکه صرفا با درخواست هر یک از ورثه متوفی یا نماینده قانونی آنان، موصیله در صورتی که وصیت به جزء مشاع شده باشد، طلبکار متوفی و وصی انجام میگیرد و همین افراد نیز حق رفع مهروموم ترکه را دارند. درخواست رفع مهروموم ترکه نیز به دو صورت بدون تنظیم ریزترکه یا با درخواست تنظیم ریزترکه صورت میگیرد.
منحصرا همین افراد میتوانند درخواست رفع مهروموم کنند؟
در صورتی که افرادی غیر متقاضیان مهروموم ترکه، درخواست رفع آن را کنند، شورای حل اختلاف مکلف است در موقع رفع مهروموم ترکه صورت ریز آن اموالی را که مهروموم شده بود، تنظیم کند و به این منظور ضمن درج مشخصات اموال غیرمنقول و با توصیف و تعیین مشخصات اموال منقول و تعیین بهای آن اقدام میکند. شورا در خصوص تعیین قیمت اموال منقول مکلف به جلب نظر کارشناس خواهد بود؛ همچنین شورا مکلف است بعد از رفع مهروموم ترکه به منظور اداره کردن و حفظ ترکه، شخصی از ورثه یا غیر آن را برای حفظ ترکه و جلوگیری از حیف و میل ترکه و جلوگیری از تضییع حقوق سایر وراث تعیین کند.
هیچ یک از حقوقدانان تردیدی ندارند که پس تصفیه ترکه آن چه از ترکه باقی میماند، به ملکیت وراث در میآید و داخل در دارایی آنان میشود. آنچه محل بحث و تامل است، وضعیت ترکه از زمان فوت تا زمان تصفیه
ترکه است. ماهیت حقوقی ترکه قبل از تصفیه چیست؟
همین طور است؛ چراکه پس از فوت، متوفی اهلیت خود را برای دارا بودن حقوق از دست میدهد و دارایی به جامانده را نمیتوان به متوفی نسبت داد و از طرف دیگر مالکیت وارثان نیز مستقر نیست و چه بسا حقوق و دیونی که بر ترکه تعلق میگیرد، بیش از ترکه یا معادل آن باشد و عملا هیچ مالی به وراث نرسد. فرض مالکیت طلبکاران نیز بیپایه است، چراکه وراث میتوانند طلب طلبکاران را از اموال شخصی خود بپردازند. مالکیت رابطه اعتباری شخص و شیء است، لذا تصور مال بدون مالک ممکن نیست.